اثر جنسیت در شروع کردن فعالیت ها

با وجود پیشرفت کردن جوامع و آگاه شدن انسان ها در سال های اخیر اما خیلی از تفکرهای سنتی همچنان در بین افراد و اقشار مختلف جامعه وجود دارد.

مثل تفکر نگاه جنسیتی قائل شدن چه در مورد خانم ها و چه در مورد آقایان.

در واقع داشتن این نوع نگاه و این نوع تفکر که من چون فلان جنسیت را دارم پس نمیتوانم فلان کارها را انجام بدهم و یا این نگاه که دیگری چون فلان جنسیت را دارم نباید فلان کار و فعالیت را انجام بدهد.

برخلاف تصور عموم جامعه،این نوع نگاه فقط نسبت به خانم ها وجود ندارد،بلکه خیلی از آقایان هم هستند که گمان میکنند موفقیت در حرفه ای خاص مستلزم خانم بودن است و افراد از خانم ها استقبال بهتری میکنند.

این نوع نگاه نسبت به خانم ها هم معمولا به اینصورت مطرح میشود که خانم ها محدودیت هایی دارند و نمیتوانند و نباید خیلی کارها را انجام بدهند و باید به محدودیت ها تن بدهند.

نمیخواهم بگویم که این نوع تفکر ها در جامعه وجود ندارد و ما در یک جامعه ی ایده آلی زندگی میکنیم که نگاه برابری جنسیتی در آن وجود دارد و افراد براساس جنسیتشان قضاوت نمیشوند و صرفا توانایی و شایستگی و علاقه ی افراد است که مهم است.

نه ما در چنین جامعه ای زندگی نمیکنیم و نباید گمان کنیم که این نوع نگاه های جنسیتی ،فقط برای کشور ما و کشورهای جهان سوم است و در کشورهای پیشرفته این نوع عقاید جایی ندارد و بعد هم به خاطر اینکه در کشوری به اصطلاح جهان سومی در حال زندگی هستیم ،احساس بدبختی کنیم و گمان کنیم که فقط با رفتن به کشوری پیشرفته میتوانیم پیشرفت کنیم و به خواسته هایمان برسیم و خوشبخت بشویم.نه چنین نیست.

هیچ کشوری نیست که شرایط صد در صد ایده الی داشته باشد .

پس بهتر است یکبار برای همیشه از این توهم بیرون بیاییم که با مهاجرت کردن است که میتوانیم از توانایی های خود استفاده کنیم.

چرا که در همین شرایط فعلی کشورمان هم افراد بسیار زیادی هستند که همان کاری و فعالیتی را که ما به خاطر جنسیتمان شروع نمیکنیم و یا پر قدرت ادامه نمیدهیم را دارند انجام میدهند و حسابی هم موفق هستند و نتایج بسیار زیادی هم در زندگیشان دارند میگیرند.

نمیخواهم بگویم که همه ی شرایط ایده آل است ،ولی این را میخواهم بگویم که این تو هستی که تصمیم میگیری در همین شرایط،چه رفتاری از خودت نشان بدهی.

اینکه حرکت کنی و جلو بروی

و یا تسلیم بهانه ها و نجواها بشوی.

این تو هستی که تعیین میکنی  وقتی ایده ای به ذهنت میآید آن را شروع کنی،ویا بگویی :

• نه من اگر دختر بودم این ایده جواب میداد
• مردم از پسرها خوششان نمی آید
• حتما باید دختر میبودم تا بتوانم دیده بشوم و مخاطب بدست بیاورم
• و…..

این تو هستی که انتخاب میکنی که تسلیم اینگونه افکار بشوی و یا یکبار برای همیشه این افکار را رها کنی و به خودت بگویی:

مهم نیست شرایط چیست و مهم نیست بقیه چه میگویند و مهم نیست که چه باورهایی در جامعه وجود دارد.این ایده به من داده شده است و من آنرا دوست دارم و میخواهم به بهترین شکل ممکن آن را پیاده کنم.

و زمانی که تو چنین تصمیم قاطعی را با خودت میگیری ، میتوانی بهانه ها را پس بزنی و حرکت کنی و زمانی هم که حرکت کنی،معجزه های خداوند را خواهی داد.

و خواهی دید که جهان هستی چگونه به کمک تو میآید و از تصمیم شجاعانه ی تو و حرکت تو در جهت این تصمیم استقبال میکند.

میتوانی دختری باشی و بگویی :

نه !من نمیتوانم!خانواده ام نمیگذارند!صورت خوشی در جامعه ندارد!اگر موفق نشوم چه!این شغل یک کار مردانه است!کاش پسر بودم و آزادی های بیشتری داشتم!

میتوانی اسیر تمام این بهانه ها بشوی یا یکبار بریا همیشه به خودت بگویی:

همینه که هست!!شرایط همینه!منم نمیخوام اسیر شرایط بشم!!اگه قرار بودن جنسیت دیگه ای داشته باشم،حتما میداشتم و اگر دختر هستم و اگر در همین جامعه زندگی میکنم واگر با همین شرایط این ایده ها به من داده شده است و میخواهم که این کارها و فعالیت ها را انجام بدهم،حتما میتوانم و توانایی اش را دارم.

شاید در ظاهر اینگونه نباشد و در ظاهر نیروهای مخالف زیادی وجود داشته باشد.

اما من میدانم که زمانی که حرکت کنم و از قدرت این نیروهای مخالف نهراسم،آنها نیز قدرت خود را از دست خواهند داد و خواهم دید که این ترسها توهم هایی بیش نبوده است.

ما انسان هستیم و اصلی ترین تمایز انسان نسبت به سایر موجودات ،نیروی اختیار است که خداوند به انسان عطا کرده است.

توسط نیروی اختیاری که به ما داده شده است ،ما حق انتخاب داریم،و میتوانیم انتخاب کنیم و مجبور به انتخاب چیز خاصی نیستیم بلکه از بین همه ی گزینه های موجود ،میتوانیم انتخاب کنیم .

پس انتخاب با توست که تسلیم جنسیتت و نگاه جامعه به جنسیتت بشوی و به خاطر این نوع نگاه،بیخیال رویاها و خواسته ها و ایده ها و اهدافت بشوی.

یا

تصمیم بگیری که گزینه ی بعدی را انتخاب کنی  و به خودت بگویی شرایط  هرچه که باشد ،من میخواهم شروع کنم و قدم بردارم ، چون من بای ایده های خودم را عملی کنم و به آنها جان ببخشم.

شاید گرفتن این تصمیم ها کار سختی بنظر برسد.

بله در ظاهرکار سختی است اما نه برای فردی که عزت نفس بالایی دارد.

کسی که عزت نفس بالایی دارد به راحتی میتواند بهانه ها و نجواهای ذهن را شناسایی کند و از پس آن بربیاید .

کسی که عزت نفس بالایی دارد به راحتی(خیلی خیلی راحتتر از فردی که عزت نفس بالایی ندارد) میتواند،ایده هایش را عملی کند و تسلیم نجواهای ذهنش نشود.

کسی که عزت نفس بالایی دارد به خوبی میداند که نوع جنسیت نباید مانع از حرکت کردن او در جهت رسیدن به خواسته هایش بشود.

کسی که عزت نفس بالایی دارد به خوبی توانایی این را دارد که از پس نجواهای ذهن بربیاید و اجازه ندهد تا این نجواها مانع از حرکت کردن او بشود.

چرا که فردی که عزت نفس بالایی دارد خود را شایسته میداند.فارغ از جنسیتش خود را به عنوان یک انسان شایسته میداند و میداند که لیاقت رسیدن به خواسته هایش را دارد.

کسی که عزت نفس بالایی دارد به خواسته ها و ایده هایش نهایت احترام را میگذارد و به خاطر اینکه آن ایده ها و خواسته ها به او داده شده است،نهایت تلاش خود را میکند تا ایده ها را اجرا کند و در جهات رسدن به خواسته هایش تلاش کند.

پس اگر میخواهی که بتوانی از باورهای جنسیتی موجود عبور کنی و فارغ از هر جنسیتی که داری،فعالیتی که میخواهی را شروع کنی،حتما عزت نفس خود را بالا ببر تا به سلاحی نامرئی در برابر بهانه ها و نجواها مسلط بشوی و بتوانی آنها را از میان ببری.

برای بالا بردن تخصصی و ریشه ای عزت نفست،حتما در دوره  ی تخصصی افزایش عزت نفس شرکت کن

توضیجات تکمیلی در ویدئو

این محتوا رایگان نیست

و بهای آن به اشتراک گذاشتن آنچه از این محتوا آموخته ای

در قسمت نظرات است

با تشکر