شکست عشقی ات را فراموش نکن

شکست عشقی ماجرای به ظاهر تلخی است که هیچکس دوست ندارد آن را تجربه کند و افرادی هم که آن را تجربه میکنند همه ی تلاششان را میکنند تا این خاطره ی به ظاهر تلخ را فراموش کنند.

شاید این سوال برایت پیش بیاید که بگویی: چرا میگویی اتفاقی “به ظاهر” تلخ است؟؟؟خب ماجرای حقیقتا تلخی است دیگر.

تلخی و شیرین بودن یک ماجرا از دیدگاه من بستگی به اتفاقات بعد از آن ماجرا دارد.

یعنی وقتی که یک داروی تلخ را مصرف میکنیم،درست است که اذیت میشویم و احساس بدی پیدا میکنیم اما به خاطر شیرینی درمان شدن و سلامتی،تن به آن تلخی میدهیم همین شیرینی منجر به این میشود که آن تلخی آنچنان هم برایمان اذیت کننده نباشد و بتوانیم آن را تحمل کنیم چون میخواهیم به آن سلامتی ای که مد نظرمان است دست پیدا کنیم.

در مورد موضوعی مثل شکست عشقی و کات شدن رابطه ی عاطفی هم دقیقا به همین گونه است.این اتفاق هرچه بوده و به هر صورت که رخ داده است ،موهبت و درسی برای فرد دارد و بواسطه ی این اتفاق اتفاقی بهتر و زیباتر را قرار است تجربه کند(البته که اگر بتواند به این ماجرا به این صورت نگاه کند)

پس در ادامه ی این ماجرای به ظاهر تلخ موهبی زیبا و بی نظیر برای فرد قرار دارد که در صورتی که فرد تمرکز خود را روی این موضوع بگذارد و دست از احساس بدبخت بودن و بیچاره بودن و بیان جملاتی مثل چرا من !!! دست بردارد ، حتما زیبایی این موهبت را درک خواهد کرد.

در این گونه مواقع و زمانی که فردی تجربه ی شکست عشقی را تجربه میکند،بیشترین تلاش و تمرکزش را روی این موضوع میگذارد که فرد مورد نظر را فراموش کند.

او سعی میکند به هر نحوی که میتواند طرف مقابلش را فراموش کند تا بتواند احساس ارامش بیشتری بدست بیاورد و احساس بهتری را تجربه کند.

غافل از اینکه هرچقدر که در این مسیر تلاش میکند،اتفاقی که برایش میافتد این است که در فراموش کردن طرف مقابلش ناتوان تر میشود و به مرور اتفاقی که میافتد این است که اینقدر روی آن فرد و خاطراتی که از او داشته حساس میشود که شروع به سرکوب کردن خودش میکند و در مقابل هر خاطره یا نشانه ای از طرف مقابل به شدت گارد میگیرد و واکنش نشان میدهد و به شدت بهم میریزد.

پس راهکار حل و عبور از تجربه ی شکست عشقی،تلاش برای فراموش کردن طرف مقابل نیست.

راهکار عبور از این مرحله این است که به جای تلاش برای فراموش کردن طرف مقابل ، تلاش کنی تا خودت را پیدا کنی.

هر اتفاقی که برای ما میافتد و هر تضاد و یا نا خواسته ای که در زندگی با آن رو  به رو  میشویم،برای آزار و اذیت ما سر راه زندگیمان قرار نمیگیرد.

بلکه سر راه زندگی ما قرار میگیرد تا درسی را به ما به ما بیاموزد و یا موضوعی را به ما یادآوری کند.

در اکثر مواقع دلیل اصلی ای که فردی با شکست عشقی رو به رو میشود،این است که به شدت خود را فراموش کرده است و از خود دور شده است و به خود توجه نمیکند و به خود اهمیت نمیدهد و تمام زندگی اش شده است فردی دیگر.

چون این فرد در چنین حال و هوایی به سر میبرد،جهان هستی این تجربه را سر راه او قرار میدهد تا این فرد به خود بیاید و متوجه این موضوع بشود که باید به خودش بپردازد.

تا متوجه این موضوع بشود که باید به خودش توجه کند و برای خودش ارزش بیشتری قائل باشد و دست از خودنادیده انگاری و اهمیت ندادن به خود ، بردارد.

حالا این دیدن خود و توجه کردن به خود یعنی چه ؟

یعنی با خودت خلوت کنی و ببینی که خودت دوست دارد چه کارها و چه فعالیتی را انجام بدهد و چه خواسته ها و رویاهایی دارد و بعد در راه رسیدن به آنها قدم برداری.

در واقع در این حالت تو به جای تلاش بیهوده برای فراموش کردن طرف مقابل،تمرکز و توجهت را روی خودت و انجام دادن کارهای مورد علاقه ات و کارهایی که دوست داری تجربه کنی  و کارهایی که در جهت رساندن تو به رویاهایت و خواسته هایت است، متمرکز میکنی.

و  اتفاقی که به مرور برای تو میافتد این است که از آن ماجرا عبور میکنی و آن خاطره ها دیگر برای تو اذیت کننده و آزار دهنده نیست،در حالی که تلاشی در جهت آزاددهنده نبودن یا فراموش کرد آن ماجرا هم نکرده ای و تو تنها کاری که انجام داده ای این است که از این ماجرا درس گرفته ای و تصمیم گرفته ای که به خودت بپردازی و برای خودت ارزش و اهمیت قائل باشی و به کارهایی بپردازی و خود را مشغول کارهایی کنی که دوست داری و عمیقا از آنها لذت میبری.

به همین راحتی بدون زور زدن و اذیت شدن میتوانی از این ماجرا عبور کنی.

همیش یادت باشد که هر ماجرایی که تجربه میکنی یک انرژی است .

یک انرژی است که به سطح آگاهی تو آمده است.

و این را نیز همیشه یادت باشد که تو قدرت تبدیل داری.یعنی تو میتوانی انرژی ها را به هم تبدیل کنی.

یعنی تو میتوانی این انرژی را که از این تجربه ی ناخوشایند در درون تو ایجاد شده است ،تبدیل به انرژی والا و متعالی مثل عشق و رشد و پیشرفت کنی.

همانگونه که میتوانی تسلیم این انرژی بشوی و اجازه بدهی که این انرژی بر تو قالب بشود و تو را از پای درآورد(اصطلاح معروف من دراین زمینه این است که اجازه میدهی این انرژی تو را کتلت کند روی زمین).

همه ی این ها فقط با یک تصمیم راسخ اتفاق میافتد.اینکه تصمیم بگیری که میخواهی از این انرژی و این ماجرایی که تجربه اش کرده ای درس بگیری و رشد بگیری و یا اینکه میخواهی تسلیمش بشوی .

اگر میخواهی انرژی این ماجرا را به نیرویی برتر تبدیل کنی،باید تمرکزت را روی خودت متوجه سازی و تلاش کنی  برای اهمیت بیشتر قائل شدن برای خودت و پرداختن به خودت و انجام دادن کارها و فعالیت هایی که نیازمند تمرکز گذاشتن تو روی آنهاست.

این کار را انجام بده و تیم پگ لند را از نتایج فوق العاده ای که میگیری با خبر کن

ویدئو را تا انتها ببین

این محتوا رایگان نمیباشد

و

بهای آن،شتراک گذاشتن آنچه از این فایل یادگرفته ای با دیگران،در کامنت ها میباشد

تا افراد بسیاری بتوانند از زاویه ی نگاه تو با مفهوم این فایل آشنا بشوند