نظریه گاردنر در مورد هوش چیست؟ تاثیر هوش در زندگی
مهمترین عامل موفقیت ما چیست؟ آیا صرفا تلاش کردن و کسب مهارت میتواند باعث موفقیت شود یا داشتن هوش هم نقش مهمی دارد؟ تاثیر هوش در زندگی ما چیست؟ نظریه گاردنر در مورد هوش چیست؟ در این مقاله قصد داریم به این سوالات پاسخ دهیم و نظریه گاردنر را به طور کامل بررسی کنیم. در انتها نیز روشی ساده و کاربردی برای افزایش هوش به شما خواهیم گفت.
هوش چیست؟
همه حداقل یکبار از واژه باهوش یا هوشمند استفاده کردهایم و یا آن را از دیگران شنیدهایم. اما واقعا هوش چیست و چه تاثیری در زندگی دارد؟ با وجود سالها تحقیق و پژوهش در حوزه هوش، هنوز دانشمندان نتوانستهاند به تعریف واحدی از هوش برسند.
برخی معتقدند که هوش یک توانایی است و برخی دیگر میگویند که هوش طیف وسیعی از استعدادها و مهارتهایی خاص است. همچنین با وجود تحقیقات گسترده برای سنجش هوشبهر انسانها و ارائه چندین تست مختلف، هنوز نمیتوان روشی کاملا دقیق برای تعیین ضریب هوشی افراد مشخص کرد.
زمانی که برای اولین بار در اوایل قرن بیستم، اصطلاح ضریب هوشی توسط ویلیام استرن، روانشناس آلمانی مطرح شد، همه هوش را IQ معنا میکردند و بر این اساس، معتقد بودند که انسانها یا هوشبهر بالایی دارند یا هوشبهری پایین. شاید امروز هم کسانی باشند که هوش را فقط IQ بدانند.
اما در طی سالهای اخیر، نظریه پردازانی مانند نظریه گاردنر در مورد هوش، انواع هوش را معرفی کردند و برای هر یک سنجشی مجزا تعیین نمودند.
گاردنر عقیده داشت که هوش 8 نوع مختلف دارد و هر انسانی در 3 هوش نابغه است و مهمتر آنکه هیچ کس نمیتواند در هر 8 هوش نابغه باشد. نظریه گاردنر در مورد هوش، تحول بزرگی در حوزه مطالعات درباره هوش به وجود آورد و ثابت کرد که هیچ کس کمهوش یا اصطلاحا خنگ نیست. در ادامه بررسی میکنیم که نظریه گاردنر درباره هوش چیست.
نکته:
در مقاله قبلی سایت پگ لند در مورد هوش معنوی صحبت کردیم. اما هوش معنوی جزو نظریه گاردنر درباره هوش نیست. ولی داشتن اطلاعات و یادگیری در مورد هوش معنوی به بهتر شدن زندگی و موفقیت کمک میکند.
نظریه گاردنر درباره هوش چیست؟
احتمالا این جمله را شنیدهاید که میگوید “اگر یک ماهی را براساس توانایی بالا رفتن از درخت بسنجید، ماهی قطعا خنگ خواهد بود” این جمله بیانگر دیدگاه گاردنر درباره هوش است. در دیدگاه گاردنر، هوش توانایی و پتانسیل بالقوه افراد است برای پردازش و تحلیل اطلاعات.
این تواناییها در شرایط و فرهنگهای مختلف به شکلی متفاوت بروز پیدا میکند تا افراد بتوانند راهحلها و ایدههایی مطابق با جامعه خود ارائه کنند. بنابراین سنجش همه انسانها صرفا براساس IQ، کاری کاملا غلط است. این روانشناس آمریکایی در سال 1983 در کتاب “چارچوبهای ذهنی، نظریه هوش چندگانه” عنوان کرد که انسانها دست کم 8 نوع هوش دارند.
براین اساس، اگر شما کاری را ضعیفتر از دیگری انجام میدهید یا توانایی یادگیریتان کندتر از دیگران است، معنای کم هوش بودن شما نیست؛ در حقیقت شما هنوز جایی که در آن استعداد و هوش بیشتری دارید را پیدا نکردهاید.
نکته مهمی که باید درباره نظریه هوش چندگانه گاردنر بدانید این است که تمامی این هوشها، قابلیت ارتقا دارند و فقط میزان ارتقا آنها با هم متفاوت است. بنابراین اگر به حوزهای علاقهمند هستید که در آن هوش کمی دارید، با انجام تمرینها و صرف زمان، میتوانید هوش خود را تقویت نمایید.
انواع هوش در نظریه گاردنر چیست؟
نظریه هوش چندگانه گاردنر باعث افزایش اعتماد به نفس افراد و تمایل به کسب مهارتهای جدید شده است؛ چرا که در این نظریه، انسان ناتوان وجود ندارد و از طرفی با کسب مهارتهای مختلف، میتوان هوش را تقویت کرد. در ادامه 8 هوش گاردنر را بررسی میکنیم.
اگر دوست دارید بدانید آیا قانون جذب علمی است روی آن کلیک کنید و این موضوع را برای همیشه در ذهن تان حل کنید.
نظریه گاردنر در مورد هوش کلامی یا زبانی
منظور از هوش کلامی در نظریه گاردنر توانایی استفاده از کلمات و زبان گفتاری برای بیان بهتر تفکر و احساسات است. افرادی که هوش کلامی بالایی دارند زبان را عمیقتر از دیگران درک میکنند. آنها به واژهها از نظر معناشناسی، آواشناسی، شناخت قواعد و دستور زبان تسلط بالایی دارند و کاربرد هر لغت در جایگاه خاص خود را بیشتر از دیگران میفهمند.
نظریه گاردنر در مورد هوش کلامی زیربنای فن بیان است و کسانی که این هوش را به میزان بالا دارند میتوانند سخنرانان خوبی شوند؛ چرا که مهارتهایی مانند درک معنایی، یادآوری اطلاعات و دانش عمومی، خوب گوش دادن و اقناع دیگران، در این افراد بسیار زیاد است. از جمله مشاغلی که برای افراد باهوش کلامی بالا مناسب است میتوان به موارد زیر اشاره کرد
- شاعری
- نویسندگی
- معلمی
- وکالت
- مترجمی
- سخنرانی
- مذاکرات سیاسی
نظریه گاردنر در مورد هوش تصویری- تجسمی
به این هوش، هوش فضایی هم گفته میشود؛ چرا که به میزان توانایی تجسم ما از محیط اطراف اشاره میکند. کسانی که هوش تصویری بالایی دارند، میتوانند بدون وجود محرکی بیرونی، تصویرسازی ذهنی انجام دهند. این افراد زیاد در رویا غرق میشوند و رویاهای واضحی دارند. آنها میتوانند الگوها و تصاویر مختلف را درک و تفسیر و سپس سه بعدیسازی کنند. افراد باهوش تصویری بالا، تمایل دارند از تصاویر، نقشهها و نمودارها بیشتر استفاده کنند. آنها خوب پازل میسازند، جهت شناسی بالایی دارند و اغلب به کارهای هنری مانند طراحی و نقاشی مشغول هستند. مشاغل دیگری که برای این افراد مناسب است به شرح زیر میباشد.
- دریانوردی
- مجسمه سازی و دیگر هنرهای تجسمی
- مخترع
- کاشف
- معمار
- طراح داخلی
- مکانیک
- خلبان
- مهندس
نظریه گاردنر در مورد هوش جنبشی- حرکتی
افراد دارای هوش جنبشی- حرکتی بالا توانایی بالایی در حفظ تعادل میان اعضای بدن خود دارند. آنها به راحتی میتوانند از طریق حرکت بدن، احساسات خود را نشان بدهند و تسلط بالایی بر تمام اجزای بدن خود دارند. همچنین آنها انرژی بدنی فوقالعادهای دارند. به طوری که برخی، این افراد را بیشفعال میدانند. رقص، حرکات نمایشی و بازیگری، از فعالیتهای مورد علاقه افراد با هوش حرکتی بالاست. از دیگر مشاغلی که این افراد میتوانند در آن موفقیتهای زیادی کسب کنند میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
- مربی ورزشی
- آتش نشان
- ورزشکار
- جراح
نظریه گاردنر در مورد هوش اجتماعی یا برون فردی
افرادی که هوش اجتماعی بالایی دارند، از ارتباط با انسانهای دیگر لذت میبرند و پیوسته میخواهند در کنار دیگران باشند. آنها دوست دارند یافتهها و دانش خود را با دیگران به اشتراک بگذارند. فردی با هوش اجتماعی بالا، احساسات، باورها و نیات افراد را بهتر درک میکند و به خوبی میداند باید با انسانهای دیگر چگونه تعامل داشته باشد. او به راحتی میتواند خود را در جایگاه دیگران تصور کند و به همین دلیل درک و همدلی بالایی دارد. دوستان این گروه افراد، اغلب برای حل مشکلات و اختلافات خود و دریافت انرژی مثبت نزد آنها میروند. هر فعالیتی که به صورت گروهی انجام شود یا با افراد زیادی در ارتباط باشد، برای انسانهای باهوش اجتماعی بالا جذاب است که برخی از این مشاغل عبارتند از
- فروشندگی
- سیاستمداری
- مشاور
- تاجر
- فعالیتهای خیریه
نظریه گاردنر در مورد هوش درون فردی
افرادی که هوش درون فردی بالایی دارند، اغلب درونگرا هستند و از بودن در جمع لذت نمیبرند. این افراد درک و شناخت فوق العادهای از احساسات، دلایل تصمیمات و نقاط مثبت و منفی خود دارند و به دلیل توانایی بالای استدلالی در این افراد، مشاغل مربوط به حوزه تفکر مانند فیلسوف، نظریهپرداز یا پژوهشگر برای این افراد بسیار مناسب میباشد.
توجه داشته باشید که فرد با هوش درون فردی بالا، افسرده نیست و از بودن در جمع نمیترسد. فقط خصلت ذاتی او تمایل به تنهایی دارد.
نظریه گاردنر در مورد هوش موسیقایی
این هوش همانطور که از اسمش پیداست، توانایی درک، ساخت و انتقال معنای موسیقی است. افرادی که هوش موسیقایی بالایی دارند، به راحتی میتوانند کار کردن با سازهای مختلف را یاد بگیرند. آنها نسبت به هر چیزی که به صدا و موسیقی مربوط میشود حساس هستند.
این افراد به راحتی میتوانند از صداهای اطراف، حتی سادهترین صداها، برای خلق یک اثر هنری الهام بگیرند. در ذهن آنها همیشه موسیقی در حال نواخته شدن است. به طبع مشاغل مناسب این افراد به موسیقی ارتباط دارد. مانند
- خواننده
- نوازنده
- مهندس صدا
- آهنگساز
- طراح آلات موسیقی
نظریه گاردنر در مورد هوش منطقی- ریاضی
این هوش در نظریه گاردنر شباهت زیادی به IQ دارد و توانایی محاسبات ریاضی فرد را بررسی میکند. افراد دارای هوش منطقی، دنیا را با نگاهی منطقی و استدلالی میبینند و برای فهم هرچیزی سوال میپرسند و دست به آزمایش میزنند. آنها توانایی ویژهای در حل مسائل ریاضی دارند. افراد باهوش ریاضی بالا، اطلاعات را با دقتی بینظیر دستهبندی میکنند و در کار با اشکال هندسی بسیار ماهر هستند. این افراد برای حل مسائل مختلف از استدلالهای دشوار بهره میگیرند و مشاغل زیر برای آنها مناسب است.
- دانشمند
- ریاضیدان
- حسابدار
- مهندس کامپیوتر
- برنامهنویس
نظریه گاردنر در مورد هوش طبیعتگرا
در توضیح اینکه نظریه گاردنر درباره هوش چیست باید گفت هوش طبیعتگرا که هشتمین هوش هم به حساب میآید، به توانایی برقراری ارتباط با طبیعت اشاره میکند. گیاهشناسی و ارتباط با حیوانات و جانوران، از جمله مشاغل مورد علاقه این افراد است. افراد باهوش طبیعتگرا اغلب طبیعتگرد یا حامی حیوانات میشوند. از دیگر مشاغل مناسب این دسته از افراد میتوان موارد زیر را نام برد
- عکاسی از طبیعت
- کوهنوردی
- صحرانوردی
- کشاورزی
- باغبانی
- زیستشناسی
- محیطبانی
- نقاشی از طبیعت
بجز این 8 مورد، گاردنر 2 هوش دیگر را هم تعریف کرده است که در ادامه آنها را بررسی میکنیم.
نظریه گاردنر در مورد هوش اخلاقی
البته اخلاقی بودن ارتباط زیادی با محیط اطراف ما هم دارد. اما افرادی که هوش اخلاقی بالایی دارند، ذاتا دارای اعتقادات اخلاقی قوی هستند و در برخورد با دیگران، کاملا در چارچوب اخلاقی رفتار میکنند.
نظریه گاردنر در مورد هوش وجودی یا هستیگرا
این آخرین هوشیست که تا امروز در نظریه هوش چندگانه گاردنر مطرح شده است و به درک افراد از مسائل ماورایی اشاره دارد. افرادی که هوش وجودی بالایی دارند به دنبال درک حقیقت هستی هستند و مدام درباره خدا، جهان و مفهوم مرگ و زندگی سوال میپرسند.
همانطور که هنگام مطالعه این 10 هوش متوجه شدید همه ما تا حدودی همه این هوشها را داریم و در چند مورد از بهره هوشی بالاتری برخوردار هستیم. بنابراین در پاسخ به نظریه گاردنر درباره خوش چیست باید گفت از نظر این روانشناس، همه افراد نابغه هستند، به شرطی که در جایگاه درست خود باشند.
تاثیر هوش در زندگی چیست؟
حال که معیار هوشبهر افراد صرفا IQ نیست، این پرسش مطرح میشود که هوش چه تاثیری در زندگی ما دارد، همانطور که خواندید، با مطالعه و تمرین و کسب مهارتهای مختلف، میتوان هر یک از این هوشها را کسب یا تقویت کرد. بنابراین با اینکه هوش در کیفیت فعالیتهای شما تاثیر میگذارد، اما تعیینکننده مسیر زندگی نیست. شما اگر بخواهید میتوانید در هر هوشی به مرحله نبوغ برسید.
حال که با مفهوم هوش آشنا شدید و دانستید نظریه گاردنر در مورد هوش چیست، برای افزایش تاثیر هوش در زندگی، بهتر است برای تقویت هوش 10 گانه خود برنامه داشته باشید.
یک راه ساده اما بسیار موثر برای تقویت هوش، شکرگزاری برای داشتن هوش است. شکرگزاری تمرکز شما بر هوش را بیشتر میکند و باعث تقویت هوشبهر شما میشود. برای یادگیری شکرگزاری درست بابت هوش، میتوانید در دوره جامع شکرگزاری استاد هنردوست شرکت کنید. برای اطلاع از جزئیات دوره، وارد لینک زیر شوید.
درباره پگاه هنردوست
من پگاه هنردوست هستم و چندین ساله که به صورت تخصصی در حوزه ی عزت نفس کشف و شهود میکنم چون متوجه شده ام که پایه ای ترین موضوع در موفقیت و آرامش و خوشبختی انسان عزت نفس هست. تمام کشف وشهودهایم در این مسیر عزت نفس و یادگیری قوانین جهان هستی را با شما به اشتراک میگذارم
نوشتههای بیشتر از پگاه هنردوست
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.